۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبه

سس Cuscuta sp

موضوع :سس Cuscuta sp 
________________________________________

گیاهی است یکساله،از خانواده convolvulaceaeکه با بذر تکثیر می یابد. فاقد کلروفیل بوده،که خود قادر به تامین مواد غذایی مورد نیاز نبوده و به صورت انگل از مواد غذایی سایر گیاهان استفاده میکند.به عبارت دیگر:این گیاه عالی ریشه ندارد و کاملاً به گیاهان میزبان خود وابسته است. 
ساقه های آن بدون برگ و به صورت رشته های نازک و نخ مانند به رنگ زرد متمایل به نارنجی است که به دور ساقه و برگ گیاه میزبان می پیچد و با ایجاد مکینه هایی به ان متصل می شود.از محل اتصال سس به گیاه میزبان،رشته های زیادی خارج شده و در جهات مختلفی حرکت میکند و سایر اندامهای میزبان یا بوته های مجاور را آلوده می سازد.این گسترش با پیشروی آلودگی ادامه می یابد و پس از مدتی توده های انبوه سس به صورت لکه های زردرنگ و به اندازه های مختلف در مزارع ظاهر میشود.یک بوته سس با پیشروی خود میتواند لکه ای به قطر 3متردریک مزرعه یونجه به وجود آورد ،در آلودگی شدید80تا100درصد مزرعه را میپوشاند. که در این موقع با جذب مواد غذایی و جلوگیری از رسیدن نور به یونجه شدیداً رشدو نمو گیاه میزبان را مختل و ان را نابود میکند. 
رشته های سس گلهای کوچک سفیدرنگی تولید میکنند، بذرهای ریز و گرد این گیاه سطح صاف دارند و رنگشان خاکستری مایل به قهوهای است.بذر سس پس از قرار گرفتن در شرایط مساعد جوانه زده،رشته نخ مانندی به طول10سانتی متر از ان خارج میشود وبه دنبال میزبان میگردد.اگر میزبانی پیدا نشود پس از مدت کوتاهی(تقریبا10تا15روز)ذخیره غذایی دانه تمام شده گیاه از بین خواهد رفت.بذر سس پوسته خارجی سفت و بسیار محکمی دارد که ان را از عوامل نامساعد محیطی حفظ میکند و به بذر امکان میدهدکه10تا20سال در زمین زنده بماند.هر سال تعدادی از بذرها که پوسته خارجی انها نرم و قابل نفوذ شده باشد در مزارع میرویند.بدین ترتیب،رویش بذر در یک زمین الوده سالها ادامه خواعد داشت.هر قدر خاک نرمتر و مواد الی و رطوبت ان بیشتر باشد،میزان بیشتری از بذرهای سس جوانه میزنند و میرویند.رشته،پس از خارج شدن از بذر و امدن به سطح زمین و یافتن میزبان ارتباطش با زمین قطع میشود. 
روشهای کنترل:  
بهترین راه مبارزه با سس ان است که از آلودگی مزارع و باغها جلوگیری شودو در صورت آلودگی از راههای مختلف با ان مبارزه کرد.برای جلوگیری از آلودگی رعایت نکات زیر ضروری است. 
1. از بذرهای عاری از بذر سس استفاده شود برای این کار باید در بوجاری بذر محصولات دقت شود. 
2. اگر قرار باشد کود دامی به زمین اضافه شود باید دقت کرد که حتما از کود پوسیده استفاده شود. 
3. علفهای هرز زمینهای زیر آیش و اطراف مزارع را که کانونهای تکثیر و انتقال هستند باید به موقع و قبل از اینکه سس به بذر بنشیند، به وسیله شخم سطحی نابود کرد. 
4. از پخش شدن رشته های سس به وسیله ادوات کشاورزی باید جلوگیری شود واجازه داده نشود که این رشته ها به قسمتهای سالم مزارع راه یابند. 
مبارزه با سس به صورت مکانیکی و شیمیایی انجام میشود.مبارزه مکانیکی شامل چیدن و از بین بردن مناطق آلوده، خارج کردن لکه های سس از مزرعه،و چرای دام در مزرعه است که این راه مخصوصاً در مزارع یونجه انجام میگیرد.چرای دام بدین ترتیب است که در اواخر زمستان و یکی دو مرتبه در بهار و پس از برداشت محصول، مزرعه توسط گوسفند چرانیده میشود.سوزاندن لکه های انگل با شعله افکن، پوشاندن لکه های آلوده با کاه یا کلش به طور متراکم و به ضخامت10تا15سانتی متر،وغرقاب کردن مزارع آلوده به منظور خفه کردن رشته های سس نیز از جمله راههایی هستند که در مبارزه مکانیکی با این انگل استفاده می شوند. 
کنترل شیمیایی سس در مزارع یونجه: 
 1)کلرتال دیمتیل (داکتال) (wp75%) 12- 8 کیلوگرم در هکتار؛ بعد از کاشت قبل از سبز شدن یا اوایل بهار قبل از بیدار شدن یونجه 
2)پاراکوات (گراماکسون) (sl20%) 5- 3 لیتر برای ازبین بردن هسته آلودگی 
3)گلیفوزیت (رانداپ) (sl 41%) 730- 366 سی سی قبل از گلدهی سس
مشخصات گیاهشناسی : 
تیره سس (Cuscutaceae )
 گیاهانی انگلی . یک ساله و یا چند ساله. غالبا بالا رونده و پیچان . معمولا بدون کلروفیل. ساقه ها توسط اندام های مکنده به میزبان چسبیده . بدون برگ به نظر میرسد. برگ ها به فلس های کوچک تقلیل یافته (تبدیل شده). گل ها نر ماده . منظم . کم و بیش گوشتی . معمولا دسته ای در گل آذین سر سان (بعضی اوقات چتری یا سنبله مانند). محوری و بدون گرزن مانند . کاسه و جام گل در قاعده لوله ای . مهمولا 5-4 لوبه . سفید . قرمز . گاهی زرد . پرچم ها 4-5 تایی . مساوی تعداد لوب های جام گل . روی گلبرگی متناوب با لوب های جام گل . فلس های گلبرگ نما بر روی لوله جام گل زیر هر پرچم رشد می کنند (دیده می شود) . تخمدان زبرین (فوقانی). دو خانه ای. هر خانه دارای دو تخمدان واژگون . خامه دوتایی یا به هم پیوسته . منفرد انتهایی . میوه کپسول .شکوفای سر پوشی (مجری) یا منظم . 1- 4 دانه ای . جنین فاقد لپه . 
از این تیره جنس ()یا سس با حدود 22 گونه در ایران وجود دارد . همگی پارازیت هستند و بر روی گیاهان مختلف زراعی مثل یونجه . ریحان . سماق . اسپرس . داوودی. اسکنبیل . کلاه میر حسن . و خار شتر دیده می شود . 
دوستان عزیز توجه فرمائید که موضوع مورد نظرما بیشتر بر روی سس یونجه زار ها و باغ ها خواهد بود .
مشخصات کلی سس:
سس گیاهی است یک ساله و انگلی با نام علمی (Cuscuta )از خانواده ( Cuscutaceae )که بعضی ها از آن به عنوان تنها عضو انگلی خانواده(Convolvulacrae )(پیچک) یاد می کنند . 
 
سس یونجه : 
 
رنگ رشته های این سس نارنجی مایل به زرد است.مهم ترین میزبان آن یونجه است . سس نه تنها طعم یونجه را به عنوان علوفه نامطلوب می سازد بلکه آن را تا حدی نیز سمی می نماید. در صورت کنترل ننمودن آن محصولاز نظر کمی و کیفی کاهش یافته و عمر مزرعه کوتاه می شود . میزبان های دیگر این سس عبارتند از : چغندرقند. بعضی از سبزی های جالیز . شبدر قرمز . نخود سفید. 
سسی که معمولا به علف های هرز کنار مزارع و جاده ها . به خصوص خارشتر میزند . از این نوع سس است.
 
سس درختی : 
 
این سس شاید یکی از قوی ترین علف های هرز موجود در جهان باشد که ضخامت رشته های سبز رنگ و یا قرمز آن به 3 میلی متر می رسد . میزبان های این انگل را انواع درختان و درختچه ها تشکیل می دهندکه مهمترین آنها در ایران عبارتند از : مو . انار. مرکبات . زیتون . انواع درختان میوه . رز و سبزی ها نیز از دیگر میزبان های سس درختی به شمار می آیند .سس درختی در صورت کنترل ننمودن آن می تواند شاخه ها و یا درخت را کاملاخشک نماید. 
 
کنترل سس 
1- توصیه های عمومی :
- استفاده ار بذر سس گیری شده هنگام کاشت محصول 
- در صورت استفاده ار کود حیوانی باید حتما از نوع پوسیده آن استفاده شود تا اگر به بذر سس آلوده باشد از میان برود .
- علف های هرز واسطه مناسبی برای اتصال سس به محصول می باشند لذا کنترل علف های هرز و باغ یکی از بهترین راه های مبارزه با سس می باشد . 
- از تعلیف دام در محل های آلوده به سس بذر نشته خودداری شود زیرا این بذر ها می توانند توسط فضولات دام به مناطق دیگری انتقال یابند .
- سس را قبل از به بذر نشستن به هر طرق ممکن نابود نمایید:مکانیکی.شیمیایی. سوزانیدن و غیره . زیرا همین بذرها خاک را برای سال آینده آلوده می سازند .
- هر قطعه از رشته های سس در طول فصل بهار و تابستان به تنهایی می تواند رشد کرده و آلودگی ایجاد نماید.لذا به هنگام مبارزه مکانیکی کلیه سس های کنده شده باید در جایی به دور از محصول جمع آوری و روی آن نیز خاک ریخته شود . یا بهتر این که سوزانیده شوند تا بذرهای موجود نیز از میان بروند.
- ایجاد تناوب زراعیدر زمین های آلوده به سس با کاشت محصولات مقاوم مانند: گندم . جو . ذرت و یا سویا .
- شخم عمیق بذر های جدبد سس را به عمق خاک می برد و از جوانه زدن آنها جلوگیری به عمل می آورد.زمین های که به این منظور شخم زده می شوندباید تا چندین سال بعد شخم عمیق زده نشوند تا از بالا آمدن بذور دفن شده جلوگیری به عمل آید . البته این عمل باعث می شود تعدادی از بذرهای دفن شده در عمق خاک نیز به سطح آورده شوند برای مبارزه با این بذور تیلر و یا شخم کم عمق در بهار جوانه های سس را نابود می سازد . 
- کنترل سس های حواشی مزرعه با روش های توصیه شده (مکانیکی . شیمیایی . سوزانیدن و غیره) برای پیشگیری از انتقال بذر آن از طرق کانال های آبیاری . حیوانات و غیره . 
تاخیر در آبیاری محصول تا حد زیادی که به آن آسیبی وارد نشود و در نتیجه خشک نگه داشتن خاک تا عمق 2 سانتی متر مانع از جوانه زدن بذر سس می شود.
 
2- مبارزه با سس در مزارع و یونجه:
- استفاده از بدر سس گرفته شده هنگام کاشت .
- کاشت یونجه در اواخر تابستان یا در پاییز به جای بهار آلودگی اولیه سس را با رسیدن فصل سرما از میان می برد.
- کاشت با تراکم بالا ایجاد سایه نمی نماید و از جوانه زدن سس جلوگیری به عمل می آورد . 
- در مناطقی که یونجه باید در بهار کاشته شود می توان از 15-12کیلو گرم در هکتار علف کش دکتال (کلرتال دیمیتل75درصد پودر)قبل از سبز شدن یونجه و علف های هرز از جمله سس استفاده نمود . در یونجه چند ساله (از سال دوم به بعد)دکتال را می توان در اواخر زمستان اندکی قبل از رویش بهاره یونجه سمپاشی نمود . هنگام مصرف این علف کش زمین باید از رطوبت کافی برای تاثیر بیشتر سم برخوردار باشد . بنابراین در صورت خشک بودن زمین یک نوبت آبیاری مزرعه توصیه می شود .
- در صورتی که پیشگیری های فوق انجام نشد و یا به عللی موثر واقع نشد و مزرعه باز هم به سس آلوده گردید لکه های آلوده به سس را می توان به روش های زیر از میان برد : پاشیدن محلول1% پاراکوت(یا3لیتر در هکتار)در منطقه آلوده به سس . سوزانیدن منطقه آلوده توسط شعله افکن و یا وسایل مشابه . پاکسازی مکانیکی منطقه از سس و بیرون بردن انگل به خارج از مزرعه .
- در صورتی که منطقه وسیعب از مزرعه به سس آلوده باشد می توان توسط علفکش رانداپ(گلیفوزیت41درصد ای سی) به میزان 730-360سی سی در هکتر زمانی که یونجه ارتفاع 25- 20 سانتی متر داشته باشد سمپاشی نمود . این سمپاشی باید یک با پس از ده روز تکرار شود . 
در یونجه سال اول سمپاشی باید در زمان 8 برگی یونجه انجام پذیرد . 
- در زمان آلوده بودن یونجه به سس برداشت محصول باید قبل از به بذر رفتن سس صورت پذیرد تا از انتشار بذر ممانعت شود.
- از سال دوم به بعد تاخیر در برداشت یونجه با سایه انداختن روی زمین مانع جوانه زنی بذر سس می شود 
 
3- مبارزه با سس درختی در باغ ها : 
معمولا باغ هایی به سس آلوده اند که از نظر مدیریت علف های هرز ضعیف هستند . بنابراین بهترین اقدام برای آلوده نشدن باغ ها به سس مبارزه کلی با علف های هرز آن می باشد . زیرا علف های هرز به خصوص بعد از بلند شدن واسطه مناسبی برای رسانیدن سس به سبزینه درختان هستند. 
بریدن پا جوش درختان و حتی الامکان شاخه های نزدیک به زمین امکان آلوده گی به سس را به حداقل می رساند . 
برای مبارزه با علف های هرز در باغ ها (به خصوص انار)می توان در اوایل رشد سس و غلف های هرز توسط محلول1% پاراکوت (یا 3لیتر در هکتار)سمپاشی نمود . ممکن است عملیات سمپاشی یک یا دو بار دیگر در طول فصل رویش نیاز باشد که باید انجام شود . توجه داشته باشید که علف کش پاراکوت در اثر برخورد با هرگونه سبزینه گیاهی آن را خشک می کند بنابراین هنگام سمپاشی سم نباید به سبزینه درخت اصابت نماید. 
در باغ های انگور به خصوص انگور خوابیده توصیه می شود قبل از شروع رشد بهاری سطح باغ توسط 15-12 کیلو گرم دکتال سمپاشی شود و اگر زمین مرطوب نباشد یک نوبت آبیاری پس از سمپاشی انجام شود . استفاده از دکتال در باغ های انار و سایر باغ های آلوده به سس در صورت مقرون به صرفه بودن توصیه می شود . 
مبارزه مکانیکی با علف های هرز و استفاده از انواع ابزار و تیلر به تعداد دفعات مورد نیاز نیز در کنترل سس و علف های هرز موثر می باشد . 
بعضی از باغداران سس درختان را با دست سس گیری کرده آنهارا در مکانی خارج از باغ می سوزانند . این کار در کاهش و جلوگیری از گسترش آن موثر است ولی درختان را کاملا از سس پاک نمیسازند و به این ترتیب مقداری سس روی درخت باقی می ماند که به بذر می نشیند و باغ را برای سال آینده آلوده می سازد . 
یکی دیگر از راه های مبارزه با سس و علف های هرز در باغ ها به خصوص باغ های انار . چرانیدن گوسفند است . به این صورت که در اوایل رشد علف های هرز و سس یک یا دو بار گوسفند را در باغ می اندازند . تجربه نشان داده است که این روش بسیار موفق و موثر است . 
 
منابع :
1- شیمی.پرویز (سس و مبارزه با آن زیتون شماره 133) 
2- مداح. محمد باقر .(سس یونجه و مبارزه با آن از انتشارات ترویج شماره 163)  
3- مظاهری علی . (بیولوژی سس و طریق مبارزه با آن در مزارع در دومین گنگره گیاهشناسی)
4- Abu _ irmaileh . B.E 1996 . Management of parasitic Weeds (Orobanche and cuscuta spp) in North Africa & East . second international weel cong . 
  
  تهیه شده توسط : داود نایب فرجی
 
________________________________________




كيفيت بذور خود مصرفي گندمكاران


جهت تعيين كيفيت بذور گندم توجه به موارد ذیل لازم وضروزي مي باشد.



1- آزمايش تعيين رطوبت بذر: تعيين ميزان رطوبت دانه در موقع درو و انبار كردن اهميت زيادي دارد زيرا آسيب پذيري دانه در انبار بستگي كامل به ميزان رطوبت آن دارد. علاوه بر روش هاي آزمايشگاهي ، از رطوبت سنج هاي مختلف نيز جهت تعيين رطوبت بذر استفاده مي كنند و به كمك آنها ميتوان مقدار درصد رطوبت بذور را درمحل و بدون نمونه برداري تعيين كرد كه معمولا" رطوبت سنج الكتريكي مقدار رطوبت را در هر بخشي از توده بذر مشخص مي كند. 



2- آزمايش تعيين درجه حرارت توده بذر : فعاليت ميكروارگانيسم ها با رطوبت غلات نيز ارتباط مستقيم دارد و بطوري كه اگر رطوبت از حد معيني تجاوز كند حرارت هم زياد مي شود در يك محيط كاملا" گرم و مرطوب تنفس دانه ها افزايش مي يابد در چنين شرايطي بذرها جوانه زده يا از بين مي روند در درجه حرارت 66 درجه سانتي گراد به بالا نيروي جوانه زدن از بين ميرود و اگر تنفس به سرعت انجام شود حرارت بالا رفته غله گرم ميشود و دانه آسيب ميبيند. هر چه درجه حرارت كمتر باشد تنفس دانه ها كُندتر ميشود. نوسانات درجه حرارت در توده بذر را مي توان با استفاده از كابل هاي زوج الكتريكي بنام ترموكوپل تعيين نمود. روش ساده ديگر وارد كردن ميله فلزي به داخل توده بذر است كه اين ميله فلزي را پس از چند دقيقه از داخل توده بذر بيرون مي كشند اگر گرماي ميله فلزي در پشت دست احساس شد نشان دهنده آن است كه دانه ها در حال گرم شدن ميباشند. بطور مرتب بايد حداقل هر دو هفته يكبار بذرها را از نظر گرما معاينه نمود. 


3- آزمايش تعيين خسارت ظاهري بذور : كاهش قدرت حيات بذر و توانائي گياهچه در اثر خسارت مكانيكي كاملا" مستند است ولي دليل فيزيولوژيكي آن به خوبي شناخته نشده است خسارت ظاهري كه در حين خرمنكوبي ، حمل و نقل و غيره ايجاد ميشود ممكن است تركهاي ميكروسكوپي در پوسته بذر ديده شود و اگر به ناحيه جنين ضربه وارد شود نقاط رويشهاي صدمه مي بيند . در ضمن چون آسيب در پوسته بذر يا پوشش خارجي آن محل مساعدي جهت هجوم و نفوذ قارچ هاي انباري به داخل بذر ميباشد لذا معاينه چنين خسارت در بذور گندم مهم است. با روش رنگ آميزي مي توان ترك خوردگي و يا شكستگي بذور مخصوصا" خسارت خيلي جزئي را مشخص نمود. يا با معاينه ميكروسكوپي يا ذره بين هاي دستي اينگونه خسارت را معين نمود. 


4- آزمايش تغيير رنگ بذر : تغيير رنگ در بذر يكي از فاكتورهاي مهم در انتخاب بذر براي كشت ميباشد و چنين حالت غير طبيعي مي تواند دليل بر تضعيف بذور و انتقال عامل بيماري تلقي گردد. قارچ هاي انباري ممكن است باعث تغيير رنگ بذر و يا تغيير رنگ در قسمت جنين بذر گندم شود از حمله بيماري سياه شدگي در قسمت جنين بذر گندم كه در اثر قارچ هاي انباري بوجود مي آيد. با ميكروسكوپ يا ذره بين هاي قوي مي توان عامل بيماري را در سطح بذر يا در زير پوسته آن و يا در قسمت جنين بذر گندم مشاهده نمود. 


5- آزمايش تعيين قوه ناميه بذر : قوه ناميه بذر عبارت است از قدرت خروج و گسترش جنين و توليد جوانه هائي كه به ايجاد گياه طبيعي منجر گردد .هدف از انجام اين آزمايش آن است كه بدانيم بذر توليدي اگر در مزرعه كشت شود چقدر سبز و چقدر از بين خواهد رفت. زيرا بذرهاي آلوده به قارچ هاي انباري قابليت جوانه زني خود را در مدت چند هفته يا ماه از دست مي دهند. با روش رنگ آميزي ميتوان به سلامت دروني جنين پي برد. و يك نمونه از اين روش رنگ آميزي استفاده از تترازو ليوم كلرايد است البته اين آزمايش اغلب بعنوان آزمايش سريع براي قدرت زيست بذر بكار ميرود .چون اين آزمايش قدرت زيست بذرهاي غير فعال و مرده را اندازه گيري ميكند روشي ارزان و سريع است. 


6- تعيين نياز بذور جهت بوجاري : پس از برداشت گندم از مزارع ، بذرهاي انتخاب شده جهت كشت براي سال آينده با بذر انواع علف هرز، كاه و كلش و گرد و خاك و حتي با بذرهاي سياهك زده و نماتدي مخلوط و آلوده ميباشد. لذا با يك بررسي وبا مشخص كردن درصد آلودگي ميتوان نياز به بوجاري بذور مصرفي كشاورزان را تعيين نمود.


 با توجه به اينكه افزايش توليد محصول در اثر استفاده از بذر مرغوب و سالم بر كسي پوشيده نيست لذا بكار گيري روش ها و تكنيك هاي بهتر و دقيق تردر موردتعيين سريع خواص و كيفيت بذور در مدت زمان كمتر لازم و ضروري ميباشد. 


منابع مورد استفاده : 



1- گلراز حسين، توصيه هاي فني به منظور شناخت و پيشگيري از انتقال عوامل بيماري زاي قارچي بوسيله بذر گندم و جو چاپ و تكثير . اداره ترويج كشاورزي گرگان و گنبد 



2- زمري عظيم ، 1370. بهداشت گياهان و فرآورده هاي كشاورزي .


3- كوچكي ،عوض.م.ح. راشد محصل ،م. نصيري ،ر. صدر آبادي.1367. مباني فيزيولوژيكي رشد نمو گياهان زراعي . انتشارت بنياد فرهنگي رضوي 


4- باقري زنوز ، ابراهيم .1363 .روشهاي مبارزه با آفات انباري و قرنطينه اي انتشارات اديب . 
تنظیم : داود نایب فرجی








۱۳۸۸ فروردین ۱۱, سه‌شنبه

بستر کشت گیاهان گلخانه ای


بستر كشت گلخانه اي مانند هر بستر كاشت ديگري داراي چهار وظيفه اصلي است
كه عبارتند از : 1- مخزن مواد غذايي 2- نگهداري آب و در دسترس قرار دادن
آن براي گياه 3- تبادل گازي بين ريشه و اتمسفر 4- محل استقرار گياهان . 
 nload="NcodeImageResizer.createOn(this);" border="0"> 
سوال: چرا محصولات در مزرعه بدون نياز به تغيير عمده رشد مي كنند ولي اگر همان خاك به گلدان منتقل داده شود رشد محدود خواهد شد ؟
جواب : در خاك
مزرعه چهار عمل كه در بالا از آنها ياد شد به خوبي انجام مي شود ولي در
ظرف هوادهي به اندازه كافي انجام نمي شود . خاك مزرعه داراي لوله هاي است
كه آنها را از سطح به عمق مي برد . اين لوله هاي كاپيلاري باعث مي شود آب
اضافي از لايه هاي سطحي خاك بعد از بارندگي خارج شود . وقتي مزرعه خشك است
اين لوله ها آب را از عمق به محيط رشد ريشه منتقل مي كنند . وقتي خاك از
مزرعه جدا و به گلدان يا بستر گلخانه اي منتقل مي شود اين لوله هاي
كاپيلاري ا بين مي روند . بنابراين خاك بستر مانند خاك مزرعه نمي تواند
عمل كند و لوله جهت خروج آب از سطح وجود نخواهد داشت . 
وقتي خاك مزرعه به گلدان منتقل داده مي شود شرايطي پيش مي آيد كه سطح ايستابي (آب آزاد) ناميده مي شود (Perched water table)
يعني فضاي هواي موجود در زير گلدان به علت زهكشي ضعيف از آب پر شده است و
چون لوله هاي كاپيلاري از بين رفته اند عمل كاپيلاري براي كشيدن آب از خاك
(جهت زهكشي آن ) انجام نمي شود . هر چه عمق گلدان بيشتر باشد بايد سطح
ايستابي پايين تر تشكيل شده و در نتيجه فضاي بيشتري براي رشد گياه وجود
دارد. ظرفيت نگهداري آب و تهويه خاك به هم وابسته اند . 

تغيير دادن PH :
اگر تشخيص داديد که PH بيش از اندازه قليايي است مي توانيد خاصيت اسيدي آن را با افزودن اسيد سولفوريک يا پايين آورنده هاي PH افزايش دهيد. 
اگر تشخيص داديد که PH بيش از اندازه اسيدي است مي توانيد خاصيت قليايي آن را با افزودن جوش شيرين يا بالا آورنده هاي PH افزايش دهيد. هنگام تنظيم PH مهم است که مقادير را کم کم اضافه کنيم تا اينکه PH يکباره تغيير نکند و همچنين بدانيم که چه موقع به سطح PH مطلوب مي رسيم

مناسب: PHمحيط يا محلول غذايي براي رشدگياه بسيار مهم است. هر گياهي محدوده PH خاصي دارد که خارج شدن از اين محدوده باعثکم شدن رشد يا حتي مرگ گياه مي شود. PH کمتر از 5/4 يا بيشتر از 9 صدمات سختي بهريشه گياه وارد مي کند و اثرات زيان آوري روي رشد گياه دارد. 
چنانچه سطح PH تغيير کند تاثير مستقيمي در دسترسي گياه به مواد غذايي مي گذارد. اکثر مواد مغذي در PH 6 - 7/5 در دسترس گياه مي باشند. وقتيکه سطحPH خيلي زياد يا کم شود مواد مغذي در محلول قفل شده و از دسترس گياه خارج مي شوند. 
بايد PH محلول غذايي را هنگام ترکيب و استفاده و نيز هرچند روز يکبار اندازه گيري کنيد و آن را در حد مطلوب نگهداري کنيد.
اجزاي محيط رشد : 
الف) مواد آلي: 1- پيت 2- كوكوپيت 3- پوست درختان 4- خاك برگ 5- كود دامي 
ب) مواد معدني : 1- ورمي كوليت 2- پوكه 3- پرليت 4- پشم سنگ 

1- پيت
: پيت بقاياي گياهان مردابي و ني است كه در زير آب در حالت نيمه پوسيده
(تخمير) مي باشد . تركيبات پيت بسته به نوع و مقدار مواد حالت تخمير و
درجه اسيدي متفاوت است . رنگ پيت خزه از خرمايي روشن (حداكثر تجزيه) تا
قهوهاي (حداقل تجزيه) متغير است . اين بستر جايگزين خاك برگ است و علاوه
بر نگهداري رطوبت ,خطرانتقال
بذر علف هرز يا بيماري ها در آن وجود ندارد . به منظور افزايش خاصيت
نگهداري آب مي توان پيت خزه را در جاي قرار داد كه يخ بزنداين كار باعث
پاره شدن سلول ها و افزايش خاصيت نگهداري آب مي شود . قبل از مصرف خزه
بايد آن را خرد و غربال كرد (غربال با Mesh No 10
) . در غير اين صورت آب به سختي در آن نفوذ مي كند و قابليت جذب رطوبت آن
كاهش مي يابد . خزه مي تواند تا 10 برابر وزن خشك خودش آب نگهداري كند و
داراي يك درصد نيتروژن و مقادير ناچيز فسفر و پتاسيم است.

پيت خزه اسفاگنوم :اين پيت خزه از بقاي خشك شده بخش هاي زنده و جوان گياه به وجو مي آيد . كه انواع مختلف آن عبارتند از :
1- Sphagnum Papillosum
Capillacearum2- Sphagnum
Palusre3- Sphagnum

ويژه گي هاي خزه پيت اسفاگنوم :PH آن بين 3 تا 4 متغير است - قابليت نگهداري آب حدود 20-10 برابر وزن خشك خود (بافت هاي ساقه و برگ ) را دارد . تبادل گازي آن خوب است.
98 -80 درصد آن
منافذ است كه در كشت گلخانه اي بستر ي با حجم منافذ بيش از 50 درصد مناسب
است – حاوي قارچ كشي اختصاصي براي جلوگيري از گياهچه ميري است – براي
استفاده اولين بار سترون است - سبك است (حدودا هر متر مكعب آنKg 104 است .

درجه بندي پيت خزه : پيت خزه از H0 تا H10 رتبه بندي مي شود . H0 پيتي است كه تجزيه نشده .مرطوب و زغال مانند است و به مصرف سوخت ميرسد . H10 كاملا تجزيه شده و بدون فيبر قابل رويت است . پيت هاي H4 و H5 داراي فيبر و تجزيه آن نيمه تمام و در باغباني كاربرد دارد . 
پيت خزه ني جنگي (Grass Peato Reed Sadge Peat ) : اين پيت قهوه اي تا قهوه اي متمايل به قرمز تا سياه است . شامل(ني Phragmites communis از تيره گندميان) و (جگن Carex از تيره Cyperaceae مي باشد . 

پيت هوموس Peathumus
: از ويژه گي هاي اين پيت مي توان به موارد زير اشاره نمود : تجزيه آن
بيشتر از ساير پيت ها صورت مي گيرد – ظرفيت نگهداري آب آن نسبت به ساير
پيت ها كمتر است – PH آن حدود 7.5 – 5 است - نيتروژن آن زياد است .

2- كوكوپيت
: اين نوع پيت از پوسته نارگيل تهيه مي شود و چون حاصل تجزيه نيست با ساير
پيت ها متفاوت است و ظرفيت كاتيوني آن نيز كمتر از پيت خزه و ساير پيت ها
است . 

پيت نخل : اين
پيت هم نوعي از پيت ها محسوب مي شود كه البته تحقيقات در مورد اين نوع پيت
در مركز تحقيقات ايران در حال انجام مي باشد . 

3- پوست درختان (Wood shaving or shredded bark)
: پوست درختان داراي ليگنين است كه تجزيه آن كند تر از سلولز است. سلولز
براي تجزيه شدن نياز به اضافه كردن نيتروژن دارد . پوست درختان به دو گرو
تقسيم بندي مي شود:

الف) Hardwood Bark
: شامل درختان برگ ريز مانند افرا و بلوط است و به چوب هاي اطلاق مي شود
كه 85 درصد ليگنين هستند . البته از اين گروه درختاني مثل گردو ,گيلاس و افراي نقره اي داراي مواد باز دارنده رشد هستند . 

ب) Softwood Bark : شامل مخروطيان مانند صنوبر , كاج ,سرو , نراد, غول Redwood
و شوكران هستند . داراي بيش از 85 درصد ليگنين و معمولا 95 درصد هستند .
تكه درشت پوست چوب صنوبر محيط مناسبي براي كشت اركيده است . 
4- خاكبرگ (Leaf Mold)
: خاك برگ حاصل پوسيده شدن برگ درختان غير مثمر است . براي تهيه آن برگ
گياهان را روي هم قرار داده و آن را كمي مرطوب مي كنند 3-2 بار آن را به
هم مي زنند تا تجزيه سريع صورت گيرد . بايد توجه داشت كه اگر اين خاك برگ
ها با مواد شيميايي و علف كش ها مخلوط شده باشد به لحاظ اينكه ارزان تهيه
مي شود مي تواند خسارات جبران ناپذيري به گياهان وارد سازد . 

5 - كود دامي : ظرفيت تبادل كاتيوني كود دامي زياد و نگهدارنده مناسبي براي مواد غذايي است و نيز داراي نيتروژن , فسفر , پتاسيم ,
وعناصر كم مصرف نيز مي باشد. كود گاوي پوسيده بهترين نوع كود مورد استفاده
در گلخانه است . كود مرغي دارايي آمونياك بيش از حد بوده وبه ريشه شاخه و
برگ صدمه مي زند .


مواد معدني :
1- ورمي
كوليت : ورمي كوليت يك سنگ ازجنس سيليكات ميكا است كه در 1000 درجه سانتي
گراد گداخته شده و آب آن از بين رفته است . هر ذره از كاني ورمي كوليت
داراي ضخامت نازكي است كه به صورت موازي روي هم قرار دارند و بين آنها
رطوبت قرار دارد و محيط مناسبي براي جوانه زني بذر و ريشه زايي و قلمه ها
است . ورمي كوليت به دليل قابليت نگهداري آب , مواد غذايي ,
تهويه و وزن مخصوص ظاهري پايين يك محيط كشت بدون خاك محسوب مي شود . به
دليل ضعيف بودن از نظر مواد غذايي بايد با محلول هاي غذايي آن را تقويت
كرد . ورمي كوليت را نبايد با خاك مخلوط كرد چون فشرده شده و باعث كاهش
منافذ آن مي شود . 

2- خاك رس : هدف از كاربرد آن تغيير خاصيت فيزيكي محيط كشت است . ويژه گي ها :مقاوم به شكستن است , داراي منافذ كافي براي تهويه مي باشد , ظريت تبادل كاتيوني آن بالاست . 

3- پرليت
: پرليت سليكات سفيد خاكستري آتشفشاني است كه در اثر خرد شدن و دماي بالا
آب خود را از دست داده و ذرات سفيد باحجره هاي مسدود ايجاد مي كند . پرليت
جانشين شن براي تهويه محيط كشت است . مزيت عمده آن نسبت به شن سبكي وزن آن
است . 

4- پشم سنگ : پشم سنگ مخلوط پوكه زغال سنگ , بازالت ,
سنگ آهك و كف آهن است كه در دماي 1600 درجه سانتي گراد ذوب شده است و پس
از سرد شدن به صورت رشته در مي آيد . آميخته ان با پيت خزه يا پوست كاج
براي كشت مناسب است . پشم سنگ داراي مقادير كمي كلسيم , منيزيم , گوگرد , آهن , مس و روي است كه البته مقادير اين عناصر براي رشد گياه كافي نيست .


کشت گلخانه ای

مقدمه 
هر یک از گیاهان برای داشتن رشد مطلوب نیاز به شرایط خاصی از نظر شدت نور ، دمای روزانه ، دمای شبانه ، میزان رطوبت نسبی هوا و رطوبت خاک دارند . برای تولید و پرورش تجاری گیاهان با کیفیت بالا و در تمام طول سال باید شرایط محیطی مطلوب به همراه کنترل عوامل خسارت زا نظیر باد ، طوفان های ویرانگر ، سرما و یخبندان و ..... از طریق ساختمانی بنام گلخانه هستیم که به عنوان محیط کنترل شده مطرح می گردد و با توجه به نیاز روزافزون بازار ، چه از نظر تولید گل و گیاهان زینتی و چه از نظر سبزیجات و صیفی جات خارج از فصل این روش تولید امروزه به یکی از سود آورترین بخشهای کشاورزی تبدیل شده است که البته سرمایه گذاری اولیه فراوانی را نیز طلب می کند . با توجه به سرمایه گذاری زیادی که در این زمینه صورت می گیرد فقدان مدیریت صحیح در احداث گلخانه ، انتخاب مکان ، نوع گلخانه و پوشش آن باعث عدم بهره وری مناسب از سرمایه و امکانات خواهد شد . 

تعریف گلخانه 
گلخانه یاGreen house به فضای محدودی اطلاق می¬شود که قابلیت کنترل شرایط محیطی مناسب را برای رشد گیاهان از نواحی مختلف در طی فصول مختلف یک سال داشته باشد. طبق این تعریف از جمله عملکرد گلخانه، فراهم کردن شرایط محیطی لازم و مورد نیاز محصولی معین است.گل¬خانه¬ها بر حسب اینکه چه نوع مصالح ساختمانی در آن‌ها بکار برده شده است به نوع ثابت و متحرک تقسیم‌بندی می شوند.گلخانه¬های ثابت، به گل¬خانه¬هایی گفته می‌شود که مصالح ساختمانی بکار رفته در آن‌ها از جنس پایدار و با دوام باشد. پس باید سالیان سال از آن‌ها استفاده کرد. 

محل احداث گلخانه 

یکی از اولین تصمیماتی که باید اتخاذ شود، این است که گلخانه به صورت یک واحد جداگانه، در تماس باساختمان های موجود و یا بصورت بخشی از ساختمانهای جدید ساخته شود. گلخانه های متصل به هم معمولاً هزینه های ساخت و گرمایش کمتری داشته و دسترسی آسانتری دارند، اما گیاهان نورکمتری دریافت می کنند. گلخانه های متصل به هم باید رو به جنوب ساخته شوند. یک گلخانه مستقل می تواند در محلی دورتر از ساختمانهای موجود ساخته شود. گیاهان در چنین گلخانه ای نور خورشید را از همه جهات دریافت می کنند. این گلخانه ها از لحاظ ساخت و سیستم حرارتی بسیار گران هستند و هزینه های فوق العاده ای برای خطوط آب و برق لازم دارند. یک گلخانه می تواند در هراندازه ای ساخته شود اما کوچکترین گلخانه ای که می توان در نظر گرفت چیزی در حدود 200 فوت مربع است (18.4 متر مربع ). گلخانه های کوچکتر به نسبت از لحاظ ساخت و عملکرد بسیار گران هستند . 
مسائلی که باید برای احداث گلخانه در نظر داشت عبارتند از: 
• دسترسی به راههای حمل و نقل که با احداث هر چه نزدیکتر به راههای اصلی این مشکل به حداقل می رسد . 
• نوع سوخت مصرفی در گلخانه؛در مناطقی که امکان دسترسی به گاز طبیعی وجود دارد می توان با کاربرد این سوخت ارزان هزینه ها را به مقدار زیادی در تولید فصل سرما کاهش داد . 
• دسترسی به منابع آب با کیفیت و کمیت مناسب . 
• اثرات محیطی؛ جایی که دائماً دارای آب و هوای نامساعد ، بارانهای شدید ، سایه ناشی از واقع شدن در دامنه شمالی کوههای بلند و یا درختان سربه فلک کشیده می باشد مناسب احداث گلخانه نیست . شدت نور یکی از عوامل تعیین کننده محسوب می گردد . 
• نوع محصولی که در برنامه تولید قرارمی گیرد . با توجه به اینکه گرایشها به سمت تولید اختصاصی محصولات است و دستور کار تولید پس از مطالعه ابتدایی بازار داخلی و خارجی مشخص می گردد قبل از احداث ، ابتدا بایستی تعیین کنند که چه محصولی تولید شود سپس تصمیم به احداث گلخانه در منطقه و اقلیمی مناسب آن محصول بگیرید . *در نظر داشتن قوانین مربوط به زمین محدوده های شهری و احداث و بهره برداری از گلخانه ها و .... 
• محل احداث بایستی حتی الامکان مسطح باشد چرا که در صورت ناهمواری و شیبدار بودن ، ایجاد یک گلخانه بزرگ با مشکلات و هزینه های زیادی برای تسطیح همراه خواهد بود . 
جهت گلخانه ها 
اسکلت گلخانه سایه ایجاد می کند و با توجه به زاویه تابش این سایه ها متفاوت است لزوم توجه به این امر بویژه در تولید زمستانه حائز اهمیت است چرا که تغییرات اندکی دردرصد نور رسیده به گیاهان می تواند نقش بسزایی در کمیت و کیفیت تولید داشته باشد .موقعیت گلخانه باید به صورتی باشد که بیشترین مقدار نور را دریافت نماید. اولین انتخاب برای موقعیت گلخانه به صورت نمای جنوبی یا جنوب شرقی می باشد. نور تمام روز بهترین شرایط را برای گیاه فراهم می کند. البته نور تابیده شده ازجانب شرق، به هنگام صبح، برای گیاهان کافی می باشد. نور صبح بیشترین مطلوبیت را داراست، زیرا که به گیاهان اجازه داده می شود که فرایند تولید غذا را زودتر آغاز نمایند.واین موضوع منجر به حداکثر رشد می شود. بالطبع انتخابهای بعدی، نمای جنوب غربی و نمای غربی می باشد؛ چرا که دریافت نور دیرتر صورت می گیرد. نمای شمالی کمترین مطلوبیت را دارد و فقط برای گیاهانی که نور کمی احتیاج دارند مناسب می باشد . 
درختان برگ ریز مانند افرا و بلوط می توانند به طور مؤثری از نور شدید بعد ازظهر تابستانی با ایجاد سایه بکاهند. البته باید توجه داشت که درختان در هنگام صبح، بر روی گلخانه سایه نیاندازند. این درختان در زمستان اجازه می دهند که نور کافی به گلخانه برسد؛ چرا که در پاییز برگهای خود را از دست می دهند. 

جریان هوا در گلخانه 
گردش هوا در گلخانه ضروری است. وقتی که یک گیاه در معرض جریان هوای تازه درخارج از گلخانه باشد، هوای تازه در نزدیکی برگها تأمین شده و گیاه می تواند اکسیژن پس داده و از دی اکسید کربن تازه استفاده نماید. جریان هوا همچنین به پایین نگه داشتن رطوبت نسبی و کنترل دما در گلخانه کمک می نماید . گلخانه های تجاری به همه نیازمندی های اشاره شده در بالا و حتی بیشتر از آن وابسته اند. در یک گلخانه تجاری هدف اصلی سود دهی است؛ برای رسیدن به این هدف، گلخانه باید از لحاظ تأمین شرایط محیطی مطلوب کارآمد باشد. نور و دمای گلخانه باید به طور سخت و جدی کنترل شود. اخیراً کامپیوترها برای چنین کنترل هایی به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته اند. همچنین وجود گازهای سمی و گرد و غبار در گلخانه ممکن است یک مشکل جدی باشد. این گازها شامل مونو اکسید کربن، اکسید نیتروژن و دی اکسید نیتروژن می باشند؛ که ممکن است از وسایل حرارتی متصاعد شوند . 

کنترل شرایط محیطی گلخانه 

فعالیتهای شیمیایی صورت گرفته در فرآیند فتوسنتز گیاهان، مستقیماً متأثر از شرایط محیطی می باشد. فتوسنتز به عواملی مانند دما، شدت نور و وجود آب و مواد غذایی وابسته است. تنفس گیاه نسبت به دما ی محیطی متفاوت می باشد .محدوده دمایی توصیه شده برای بیشتر گیاهان گلخانه ای که منجر به بالاترین بازده فتوسنتزی می شود، چیزی بین 50 تا 85 درجه فارنهایت می باشد. بنابراین بدون توجه به اینکه گلخانه برای چه کاری مورد استفاده قرار می گیرد، باید محیط آن کنترل شده باشد؛ این کار برای سلامت گیاهان گلخانه ضروری می باشد. 

درجه حرارت در گلخانه ها 
تنظیم درجه حرارت در گلخانه¬ها شرط اولیه برای رشد و نمو بسیاری از گیاهان است. نیاز گیاهان به درجه حرارت دامنه¬های مختلفی دارد. بعضی از گیاهان درجه حرارت¬های بالاتری نیاز دارند مثل گیاهان مناطق گرمسیری. بعضی دیگر در درجه حرارت¬های کمتر از 20 درجه سانتیگراد هم بخوبی رشد و نمو می¬کنند، مانند گیاهانی که از مناطق سردسیری منقل شده‌اند نظیر پامچال که در جنگل‌های شمال دیده می‌شود. 
اما چگونگی تنظیم درجه حرارت در گلخانه¬ها بستگی به سیستم گرمایی دارد. انواع بخاری‌ها یا سیستم‌های گازی و ... می‌توانند مورد استفاده قرار بگیرند. سیستم های حرارتی باید توان توزیع یکنواخت دما راداشته باشند و فاقد اثرات زیست محیطی باشند. دمای روزانه و شبانه توصیه شده برای چند محصول متداول گلخانه ای؛ 
محصول دمای شبانه ( F) دمای روزانه ( F) 
گوجه فرنگی 66-60 80-70 
کاهو 55 78-70 
خیار 65 80 
فلفل 62 80-70 
گل داودی 63-62 80-75 
گل شمعدانی 60-55 75-70 

نیاز نوری گیاهان 
همه گیاهان به یک اندازه به نور نیازمند نیستند. بعضی از گیاهان نیاز به نور فراوانی دارند و بعضی دیگر به نور کمتری نیاز دارند.گیاهان از نظر نیاز نوری به سه گروه تقسیم می شوند. 
گیاهان روز بلندLDP: Long Day Plants برای به گل رفتن بین 10 تا 14 ساعت به نور نیاز دارند، مانند گیاهان فصلی تابستانه نظیر آحار، اطلسی، ناز و میمون. 
گیاهان روز کوتاه SDP: Short Day Plants برای به گل رفتن نیاز نوری کمتر از 12 ساعت دارند. که در نقطه مقابل گیاهان روز بلند قرار می‌گیرند، مثل گل داودی. 
گیاهان بی تفاوت به طول روز NDP: Neutral Day Plants برای نگهداری در منزل بسیار مناسب و مطلوب هستند. مثل گل حنا یا بگونیا که حساسیتی نسبت به طول روز ندارند و در تمام طول سال گل دارند. 

آبیاری گلخانه ها 

تأ¬مین رطوبت یکی از پارامترهای مهم برای رشد و نمو گیاهان است، البته باید نیازهای رطوبتی گیاهان را بشناسیم. بعد از شناخت نیاز رطوبتی گیاهان، آن‌ها را در گلخانه¬های خاص خود جایگزین می¬کنیم یعنی همه گیاهان در یک نوع گلخانه نگهداری نمی‌شوند. در سطوح تخصصی و بزرگ، هر گلخانه برای یک محصول و یا تعدادی محصول مشابه با نیاز¬های یکسان در نظر گرفته می‌شود.انواع روش های آبیاری به طور خلاصه به شرح زیر است. 
آبیاری سطحی(ثقلی) سیستم های آبیاری سطحی راندمان پایینی داشته و اتلاف آب در آن بالا است.در عین حال باعث شستشوی املاح افزایش رشد علف های هرز و بروز انواع بیماری های قارچی و انگلی و پوسیدگی می شود.این سیستم ها به صورت آبیاری کرتی و نواری اجرا می گردد. 
آبیاری تحت فشار 
1- آبیاری بارانی :هدف از آبیاری بارانی توزیع یکنواخت آب برای تمام گیاهان و کاهش دمای محیط و افزایش رطوبت است.راندمان مصرف آب 75در صد است.هزینه اولیه زیاد از معایب این سیستم است. 
2- آبیاری قطره ای :در این روش آب،کودهای شیمیاییو سایر مواد مورد نیاز گیاه به صورت محلول توسط قطره چکان های نصب شده روی لوله های جانبی در اختیار گیاه قرار می گیرد.راندمان مصرف آب 90 در صد است و چون قطره چکان ها در کنار بوته یا ساقه گیاه قرار می گیرند امکان رشد و توسعه علف های هرز از بین می رود. 

گاز کربنیک در گلخانه¬ها 
کاربرد Co2 تقریباً معادل استفاده از مواد غذایی، کاربرد پیدا کرده است. در کشور ما که گیاهان از لحاظ نوری در وضعیت مناسبی قرار دارند می‌توان با بالا بردن مصرف Co2 راندمان محصول را نیز بالاتر برد.وجود Co2برای انجام عمل فتوسنتز ضروری است. این واکنش شیمیایی منجر به تولید محصول سبز می¬شود . در این واکنشCo2 عامل بسیار مهمی تلقی می¬شود.سالهای زیادی است که به منابع غنی سازی دی اکسید کربن در گلخانه ها، برای افزایش رشد و تولید گیاهان پی برده شده است. دی اکسید کربن یکی از ضروری ترین اجزاء فتوسنتز می باشد.فتوسنتز یک فرآیند شیمیایی است که انرژی نور خورشید را برای تبدیل دی اکسید کربن و آب به مواد قندی در گیاهان سبز مورد استفاده قرار می دهد؛ سپس این مواد قندی در خلال تنفس گیاه برای رشد آن مورد استفاده قرار می گیرند. اختلاف بین نرخ فتوسنتز و تنفس، مبنایی برای میزان انباشتگی ماده خشک در گیاهان می باشد. در تولید گلخانه ای، هدف همه پرورش دهندگان، افزایش ماده خشک و بهینه سازی اقتصادی محصولات می باشد. دی اکسید کربن با توجه به بهبود رشد گیاهان، باروری محصولات راافزایش می دهد. بعضی از مواردی که باروری محصولات به وسیله غنی سازی دی اکسید کربن افزایش داده می شود عبارتند از : گلدهی قبل از موعد ،بازده میوه دهی بالاتر،کاهش جوانه های ناقص در گلها،بهبود استحکام ساقه گیاه و اندازة گل.بنابراین پرورش دهندگان گل و گیاه باید دی اکسید کربن را به عنوان یک مادة مغذی در نظر بگیرند. 

زهکشی گلخانه 
از موارد مهمی که در احداث یک گلخانه توجه به زهکشی گلخانه است . در مناطقی با زمینهای دارای بافت سخت و با لایه تحت الارض غیر قابل نفوذ با قرار دادن لوله های سفالی منفذ دار زیربسترها و یا به طرق ابتکاری دیگر تمهیدات لازم را در جهت بهبود زهکشی می اندیشند 

بادکشن 
در مناطق باد خیز ردیفی از درختان و یا یک مانع طبیعی مثل تپه برای کاهش خسارت باد استفاده می شود . حداقل فاصله درختان از گلخانه در شرق و غرب بایستی حدود 5/2 برابر ارتفاع درختان باشد . این فاصله در قسمت جنوبی بیش از یک ارتفاع درختان است . 

انواع پوششهای گلخانه ای 
شیشه 

تا قبل از سال 1950 فقط گلخانه های شیشه ای وجود داشت امروزه این گلخانه هاپرهزینه ترین نوع گلخانه محسوب می گردد .چون مصرف سوخت در این گلخانه ها بالاست ، نیاز به اسکلت های محکم دارند . بسته به پهنای گلخانه از اسکلتهای مختلفی می توان برای بنای آن استفاده نمود . در پهنای کمتر از 6 متر اسکلت چوبی بدون نیاز به ستونهای میانی قابل استفاده است . برای گلخانه هایی با پهنای تا حدود 12 متر اسکلت لوله ای بدون نیاز به ستون های عمودی وسط قابل کاربرد هستند ولی بایستی برای استحکام به قاب پنجره ها متصل شوند . 
پوششهای پلاستیکی 
پوششهای پلاستیکی می تواند از جنس پلی استر ، پلیوینل کلراید (P.V.C) پلی وینل فلوراید(P.V.F) باشد . از مزایای این پوششها عدم نیاز به اسکلتهای سنگین وکاهش هزینه گرم کردن تا حدود 40% نسبت به گلخانه های 
شیشه ای یک لایه است . امروزه گلخانه های پلاستیکی درصد بالایی از گلخانه های دنیا را به خود اختصاص می دهند . ولی در اروپای شرقی محبوبیت چندانی ندارد .عیب پوششهای پلاستیکی دوام کم آنهاست چرا که اشعه ماورای بنفش خورشید باعث شکنندگی و تیرگی پلاستیک می شود . اغلب پوششهای پلاستیکی از نوع پلیاتیلن بوده که معمولاً به ماده مفاوم کننده در مقابل UV( اشعه ماورای بنفش ) آمیخته شده اند که در این صورت طول عمر آنها تا حدود 3 سال قابل افزایش است . همچنین عیب دیگر این پوششها این است که در زمستان اگر هوای گلخانه سردتر بوده و با برخورد هوای مرطوب داخل گلخانه قطرات بخار آب بر روی آنها تشکژل می گردد که با پیوستن به هم بزرگ شده و با چکیدن قطرات بر سطح برگها باعث بالا رفتن رطوبت سطح برگ و ایجاد بیماری های قارچی می گردند و از طرفی با ریزش قطرات بر کف گلخانه ها باعث افزایش رطوبت بسترخاکها و کاهش میزان اکسیژن خاک می شوند . که تداوم این امر می تواند منجر به کاهش جذب عناصر غذایی و کاهش رشد عمومی گیاه شود . راه حل این مشکل استفاده از اسپری محلول مواد شوینده در آب است که بر روی سطح داخلی پوشش می پاشند که البته این مواد خیلی زود پاک می شوند . حسن این کار جلوگیری از بزرگ شدن قطرات است . امروزه در کشورهای پیشرفته پلی اتیلن و سایر پوششهای پلاستیک را به مواد نگهدارنده نور مادون قرمز (IR) آمیخته می کنند که تلفات دمای گلخانه را در شب 15 تا 25 درصد کاهش می دهند . 
PVF نیز یکنوع پوشش پلاستیکی جدید است که تا ده سال دوام داشته و واکنش آن نسبت به نور و قیمت آن تقریباً معادل شیشه است . پوششهای دوبل پلاستیکی نیز کاهش هزینه سوخت تا یک سوم نقش موثری دارند . انجام پوششهای دولایه در اسکلت های سوله ای که ستون کمتری دارند راحت تر است . فاصله بین دولایه پایینی از 10-25/1 سانتی متر کمتر یا بیشتر نباشد.گلخانه های نیمه استوانه ای برای پوششهای دولایه ای مناسب می باشند .میزان کشیدگی پلاستیک بسیار مهم است . هنگامی که در یک روز سرد نصب شود می بایست آن را محکم کشید و در روز گرم کمتر کشیده شود با در هوای سرد منقبض و پاره نگردد . امروزه اکثر گلخانه های جدید در آمریکا چه به صورت دایم و یا موقت با پوششهای پلاستیکی ساخته می شوند. 

سکوها و بسترهای کشت 


سکو بخشی از فضای گلخانه است جایگاهی است برای قرار گرفتن گلدان ها یا کشت گیاهان در بستر های بالا تر از سطح زمین همانگونه که از نام آن پیدا است ، سکوها همواره در سطحی بالاتر از کف گلخانه ها قرار می گیرند . این عمل ضمن جلوگیری از گسترش عوامل آلوده کننده و بیماری زای گیاهی به تهویه بهتر و گرم شدن زودتر بستر کمک می کند . انتخاب شکل سکوها و مواد سازنده آنها به نوع گیاه ، گلخانه و سلیقه سازنده بستگی دارد . به طور کلی ویژگی های یک سکوی خوب عبارت است از: 
الف _ از زهکشی مطلوبی برخوردار باشند . 
ب_ پهنای آن طوری باشد که کارگران به آسانی به مرکز سکو دسترسی داشته باشند . 
ج_ طوری نصب شده باشد که حداکثر نور را جذب کنند . 
کارکردن با سکوها برای قرار دادن گلدان ها به کارگران این امکان را می دهد که بدون خم شدن کار خود را انجام دهند در صورتی که سکوها برای کشت گیاهان استفاده بهتر است 30-15 سانتیمتر عمق داشته و از زهکشی مناسبی برخوردار باشد . ارتفاع سکوها از سطح زمین می بایست به گونه ای باشد که اقدامات داشت با تسلط کارگر بر محصول امکانپذیر باشد که این امر به نوع محصول بستگی دارد . سکوها را می توان از جنس آلومینیوم ، ایرانیت ، الوار چوبی و یا مواد بتنی ساخت . آلومینیوم عمری طولانی دارد ولی گران قیمت است و چوب ارزان بوده ولی عمر کوتاهی دارد و احتمال پوسیدگی آن نیز زیاد است و همچنین عوامل بیماری زا نیز در آن نفوذ می کنند . 
نحوه قرار گرفتن سکوها 
بایستی سکوها را طوری نصب نمود که از حداکثر فضای گلخانه ای برای پرورش گیاهان استفاده شود . تعداد و عرض راهروها بستگی به نحوه استفاده از آنها و نوع محصول دارد . 
ارتفاع سکوهای کشت 90-80 سانتیمتر است . پهنای سکوهای مجاور دیواره ها حدود 90سانتیمتر و پهنای سکوهای میانی که از دو طرف قابل دسترسی است حداکثر میبایست 180 سانتی متر باشد . سکوهای کشت گیاهان گلدانی نبایست دیواره داشته باشد و کف سکوها تا حد ممکن بایستی منفذدار باشد . تخته های چوبی سوراخدار به همراه تورسیمی محکم برای ساختن کف سکوها مناسبند . 
در روش نوین به منظور استفاده موثر از حداکثر فضای گلخانه از سکوی متحرک استفاده می کنند . این سیستم فضای تولید را تا بیش از 90% مساحت گلخانه افزایش می دهد . راهروها توسط سکوهای متحرک اشغال شده که با حرکت سکو راهرو از یک سمت باز می شود و از طرف دیگر بسته می شود . 
سکوها و بسترهای زمینی گلهای بریده 
گلهای بریده را در شرایط گلخانه ای به هر دو شکل بسترهای سکوئی و زمینی کشت می کنند . گیاهانی مثل گل داوودی و میمون را می توان بر روی سکوها کشت نمود . ولی این سکوها بایستی نزدیک زمین قرار گیرند تا عملیات حذف جوانه ها ، محلول پاشی و برداشت امکان پذیر باشد ، میخک را نیز به علت حساسیت به بیماری پژمردگی باکتریایی برروی سکوهای کوتاه پرورش می دهند . 
ضد عفونی کردن خاک سکوها راحت تر و موفقیت آمیز تر از بسترهای زمینی است . بسترهای زمینی باید به گونه ای باشند که خاک اطراف ریشه را از قسمتهای دیگر مجزا کنند . بتون برای بسترهای زمینی مناسب است . 

تجهیزات و ادوات مورد نیاز در گلخانه ها 


از تجهیزات و ادوات مورد نیاز گلخانه میتوان به سیستم گرمایشی, سرمایشی, ژنراتور و....... اشاره نمود. 
الف- انواع سیستم گرمایشی: 
1-سیستم مرکزی:سیستم شوفاژ(برای گلخانه های بالای 4/.هکتار) در این سیستم از بخار آب یا آب داغ استفاده می شود. 
2-سیستم موضعی: بخ

 

نقش تنوع زيستي به عنوان دستمايه اصلي بيوتكنولوژي در امنيت غذايي


پيش بيني مي شود تا سال 2030 جمعيت انساني در سراسر جهان بيش از 50 رشد كند. در گذشته جهت تامين افزايش تقاضا براي مواد غذائي هم از طريق اصلاح نژاد دامها و هم از طريق برداشت بيشتر از زمين هاي كشاورزي ضمن افزودن مواد غذايي بيشتر به اين زمين ها بدست مي آمد. اما اينكه در آينده بتوان با افزايش مواد غذايي بيشتر به زمين هاي كشاورزي برداشت بيشتري از اين زمين ها داشته باشيم به سختي قابل پيش بيني است.
امنيت غذايي از جمله مباحث جهاني است كه بر مفهوم دسترسي به غذاي كافي براي تمام مردم در تمام اوقات به منظور زندگي سالم و فعال. اخيرا لغت كشاورزي پايدار به صورت روز افزون تري مورد استفاده واقع مي شود.. مفهوم تنوع زيستي پايدار نيز در اين راستا به عنوان يك هدف مطلوب مطرح مي گردد و دلالت بر حفظ تنوع گياهي و دامي موجود و يا بهبود آن دارد. به طور كلي واژه ذخائر در كشاورزي به دو مفهوم مورد استفاده قرار مي گيرد. 1- ذخائر ذاخلي مانند خاك، آب، گياهان و دامهاي بومي 2- ذخائرخارجي كه از خارج وارد سيستم مي شود كانند كودهاي شيميايي و سموم دفع آفات نباتي. تنوع زيستي به گوناگوني اشكال حيات بر روي كره زمين( در سه سطح اكوسيستم، گونه و ژن) و بر هم كنش اين عوامل اطلاق مي شود. در دهه اخير با افزايش روند نابودي محيط زيست ذر سطح جهان توجه متخصصان به مسئله تنوع زيستي معطوف شده است. حفاظت و بهره برداري از منابع ژنتيكي ارزشمند در كشاورزي از اهميت فوق العاده اي برخوردار است. منابع ژنتيكي در حقيقت ماده خام و دستمايه اصلي پژوهشگران براي توليد فرآوردهاي زيستي مي باشد كه بدون آن فن آوري زيستي دستاوردي نخواهد داشت. بنابراين به موازات گسترش فنون بيوتكنولوژي حفاظت ذخائر ژنتيكي را بايد به عنوان سرمايه و ثروتي كه روز به روز ارزش بيشتري پيدا مي كند در راس اولويتهاي تحقيقات قرار داده و با يك برنامه ملي و همه جانبه امكان حفاظت و بهره برداري هر چه بهتر از ژنهاي موجود در تنوع زيستي موجود كشور را در برنامه هاي فن آوري زيستي موجود در كشور را فراهم نمود.

تنوع زيستي جانوري:
در سراسر جهان بيش از 30 سال است كه بانكهاي ژن براي نگهداري تنوعهاي ژنتيكي گياهان وجود دارد و اين در حالي است كه فقط در چند كشور از جهان است كه بانكهاي ژن براي دامهاي مزرعه اي وجود دارد، يك بنياد علمي براي ايجاد بانك ژن دامهاي مزرعه اي براي اتحاديه اروپا بسيار ضروري مورد نياز است. همانطور كه اختلافاتي در بين دامها از نقطه نظر ميزان توليد و صفات كيفي آنها ميتوان مشاهده نمود، در زمينه سلامتي و توليد مثل و صفات ظاهري بدن آنها نيز اين اختلاف را ميتوان در آنها ديد. اين اختلاف ظاهري در نتيجه اختلاف در توان ژنتيكي و مديريت در اين دامها بوجود مي آيد.

بر اساس آمارهاي موجود در سطح جهان بيش از 50 درصد مهره داران در دسته جانوران در خطر انقراض قرار گرفته اند. از سال 1600 تا كنون حداقل 800 مورد انقراض گونه هاي جانوري به ثبت رسيده است. تنوع زيستي يك عامل اساسي و مورد نياز براي جمعيتها در جهت تكامل و مقابله با تغييرات محيطي و مهمترين عامل جلوگيري از انقراض موجوذات زنده و حفاظت از تنوع زيستي محسوب مي شود و كاهش آن اغلب سبب كاهش قدرت توليد مثل و ماندگاري مي گردد.
پهنه جعرافيايي گسترده و تنوع اقليمي كم نظير و موانع طبيعي گوناگون سبب شده است تا در طول زمان تنوع ژنتيكي بي نظيري در كشور ايجاد و تثبيت شود و كشور ايران در زمره مناطق منحصر به فرد از لحاظ تنوع زيستي قرار گيرد. تنوع شرايط اقليمي و به تبع آن انتخاب طبيعي در ساليان متمادي سبب توليد حيواناتي شده است كه از نظر ژنتيكي محسوب مي شود. بر طبق گزارشات سازمان خواربار جهاني ملل متحد ايران از جمله مناطقي است كه كمتر دستخوش تعييرات در زمينه ذخائر ژنتيكي دام و طيور بوده است. 
گونه هاي نادري مانند يوز پلنگ و گورخر آسيايي، گوزن زرد ايراني و سياه خروس و قرقاول نمونه هايي از تنوع ژنتيكي جانوران ايران هستند.
چرا بايد تنوع ژنتيكي در دامهاي مزرعه اي حفظ شود؟
-5-1- ايجاد فرصتهائي براي تامين تقاضاي آينده بازار
- بيمه شدن در مقابل تغييراتي كه ممكن است در اثر تغيير در شرايط توليد مواد غذائي در آينده پيش بيايد:
ارزش اقتصادي ، اجتماعي حفظ ذخائر ژنتيكي دامها در حال حاضر
ايجاد فرصتهائي براي تحقيقات:
دلائل فرهنگي و تاريخي براي حفظ ذخائر ژنتيكي
- ارزشهاي اكولوژيكي حفظ ذخائر ژنتيكي دام



کلزا منبع خوراکی در عصر جدید

دانه های روغنی و از جمله کلزا پس از غلات دومین
ذخیره غذایی جهان را تشکیل می دهند. این محصولات
علاوه بر دارا بودن ذخائر غنی اسید چرپ چرپ، حاوی
پروتئین نیز می باشند. طبق آمار ٿائو در سال 1999
کلزا پس از سویا و نخل روغنی سومین منبع تولید
روغن نباتی...

دانه های روغنی و از جمله کلزا پس از غلات دومین
ذخیره غذایی جهان را تشکیل می دهند. این محصولات
علاوه بر دارا بودن ذخائر غنی اسید چرپ، حاوی
پروتئین نیز می باشند. طبق آمار ٿائو در سال 1999
کلزا پس از سویا و نخل روغنی سومین منبع تولید
روغن نباتی جهان بشمار می آید. بطوریکه 14.7% کل
تولید روغن گیاهی جهان را به خود اختصاص داد.
کشت کلزا از 3000 سال قبل در هند رواج داشته و از
آنجا به چین و ژاپن راه یاٿته است. کشت و استخراج
روغن از دانه کلزا در اروپا از قرن 16 رواج یاٿته
است. تولید تجاری کلزا در سال 1942 به عنوان تامین
کننده روغن روان ساز در جنگ جهانی دوم آغاز گردید
اما بدلیل قحطی و گرسنگی و کمبود منابع روغن
خوراکی مقداری از آن به مصرٿ غذایی رسید و پس از
آن اصلاح آن بمنظور روغن کشی مورد توجه قرار گرٿت.
اولین جنبه استٿاده عمومی کلزا برای انسان نیز به
عنوان سبزی و در قرن 17 بوده است. بطوریکه پیش از
ورود سیب زمینی در قرن 18، کلزا تنها سبزی موجود
در جیره غذایی دهقانان اروپایی بود.
در مورد زمان شروع استٿاده از کلزا به عنوان منبع
روغن، تناقضاتی وجود دارد . نخستین نوشته درباره
کشت و کار کلزا در اروپا مربوط به سال 1570 است که
هرسیاخ به کشت کلزای زمستانه در منطقه ریدلند
آلمان به عنوان منبع روغن چراغ و جایگزینی برای
روغن زیتون به عنوان روغن پخت و پز مردم ٿقیر
اشاره کرده است. در اواخر سده های میانی نیز در
اروپا از این روغن برای ساختن صابون و روشنایی
استٿاده می شد.
در اواسط قرن 19 از روغن کلزا بطور گسترده ای در
راه آهن استٿاده می شد و هنوز نیز در چراغ محراب
برخی کلیساها استٿاده می شود زیرا روغن آن به کندی
سوخته و نسبتا بی بو است.
ارقام بومی کلزا، شلغم روغنی و خردل روغنی سرشار
از اسید چرب اروسیک است که وجود این اسید چرب
نامطلوب بوده و باعث سکته قلبی می گردد. لیکن
بدلیل اینکه در 4 درجه سانتی گراد سٿت شده و خاصیت
لیزی و لغزندگی پیدا می کند بنابر این در صنایع
مختلٿ کاربردهای زیادی دارد.
وجود ماده گلوکوزینولات در کنجاله کلزا از دیگر
موانع موجود در استٿاده از ارقام بومی بود که چون
باعث اختلال در ٿعالیت تیروئید احشام می گردید لذا
تعلیٿ آن برای حیوان مشکل ساز بود. اما با
ٿعالیتهای اصلاحی که از سال 1930 در کانادا بر روی
این گیاه آغاز شد امروزه متخصصان توانسته اند
میزان اسید چرب اولئیک و لینولئیک را بترتیب 25 و
55 درصد اٿزایش داده و در عوض اسیدهای چرب
نامطلوبی همچون اسید اروسیک و لینولئیک را به
میزان 100 و 10 درصد کاهش دهند.
امروزه بطور قراردادی ارقام کلزای عاری از اسید
چرب اروسیک به ارقام یک صٿر معروٿ گشته اند. ادامه
تلاشهای اصلاحی منجر به دستیابی به ارقام دو صٿر
شده که در این ارقام هر یک از صٿرها موید عدم وجود
یا حداقل میزان اسید چرب اروسیک و گلوکوزینولات می
باشد که با دستیابی به این ارقام دو صٿر انقلاب
بزرگی در زمینه تولید دانه های روغنی بوقوع پیوست
و زراعت کلزا رشد چشمگیری در جهان داشت.
در ایران نیز نوعی کلزا در حدود 500 سال پیش به
عنوان منداب شناخته شده بود ولی کشت ارقام اصلاح
شده آن از اوایل دهه 70 آغاز گردید. از آنجائیکه
میزان روغن حاصل از دانه های روغنی تولید داخل
حدود 8% نیاز خام کشور را تامین می کند لذا توسعه
کشت کلزا بدلیل صٿات مطلوب زیر مورد توجه قرار
گرٿته است:
1- مقاومت به سرما
2- مقاومت به کم آبی
3- تحمل شوری
4- ارزش تناوبی بالا (کشت پاییزه کلزا در
تناوب با غلات بویژه گندم باعث غنا بخشیدن به خاک
می شود)
5- بی تٿاوتی نسبی به باٿت خاک
6- کنترل علٿهای هرز
7- دارا بودن ژنوتیپهای پاییزه و بهاره
8- استٿاده بهینه از رطوبت و بارندگی
9- سهولت عملیات کاشت داشت و برداشت
10- هزینه کم تولید
11- عملکرد بیشتر روغن در واحد سطح
12- کیٿیت بالای روغن خوراکی آن (کانولا)
13- روغن کلزا (کانولا) در ارقام اصلاح شده ٿعلی
در مقایسه با روغنهایی نظیر آٿتابگردان، سویا و
ذرت ، بدلیل وجود اسیدهای چرب اشباع نشده و ٿاقد
کلسترول در آن از اهمیت بیشتری برخوردار است.
14- کشت کلزای پاییزه بدلیل تولید گلهای زردرنگ
که برای زنبور عسل بسیار جذاب است باعث توسعه
زنبورداری می گردد.
15- کنجاله حاصل از ارقام اصلاح شده کلزا می
تواند جایگزین کنجاله سویا گردد.

علف کشها را بهتر بشناسیم

در اواخر قرن نوزدهم با افزایش مشکلات تهیه نیروی کارگر، نیار به استفاده از روشهای شیمیایی جهت کنترل علفهای هرز آشکار گردید.
مصرف علف کش ها

در اواخر قرن نوزدهم با افزایش مشکلات تهیه نیروی کارگر، نیار به استفاده از روشهای شیمیایی جهت کنترل علفهای هرز آشکار گردید. در دهه ۱۸۹۰ میلادی در فرانسه برای اولین بار استفاده از اسیدسولفرویک در مورد مبارزه شمیایی با علفهای هرز در مزارع چغندرقند، گزارش شد (گودون۱۹۲۸). ون آنورت (۱۸۹۹) از موفقیت کاربرد سولفات آهن در مبارزه با علفهای هرز در سلزی خبرداد، هر چند که شولتز (۱۸۹۹) اظهار نمود که اعمال این روش باعث ایجاد آسیب شیمیایی روی چغندرقند گردید، در سالیان متمادی گزارش‌های فراوانی در رابطه با استفاده از مواد معدنی در کنترل علفهای هرز چغندرقند ارائه شده است، با این وجود برخی از این مواد مانند سولفات آهن چندان موفقیت آمیز نبوده اند. از سیانامیدکلسیم به عنوان علف‌کش قبل از کاشت برای کنترل علفهای هرز استفاده شد. (مارکوس، ۱۹۴۰). کاربد علف‌کش‌های آلی به صورت خلاصه و به عنوان یک راهنمای عملی در اواخر دهه ۱۹۳۰ ارائه شده است. پنتا کلورفیل (۱۹۳۷)، پروفام (۱۹۴۶)، اندوتال (۱۹۵۱) و دالاپون (۱۹۵۴) اولین مواد شیمیایی آلی مورد استفاده جهت کنترل علفهای هرز قبل از سبز شدن چغندرقند بودند.
چند علف‌کش جدید که در دهه ۱۹۶۰ برای کنترل علفهای هرز مزارع چغندرقند مورد ارزیابی قرار گرفتند عبارت بودند از: کلریدازون (پیرازون)، کلرپروفام، سکلیوان، دسمدیفام، دی آلات ای پی تی سی، پبولیت،
فن مدیفام، پروفام، تی سی آ و تریفلورالین در دهه ۱۹۷۰ علف‌کش‌های دیکلوفوپ، دی اتاتیل، اتوفومسات و متامیترون در دسترس بودند. طی دهه ۱۹۸۰ اکثر علف‌کش‌های جدید چغندرقند گرامینه‌کش بودند.
علف‌کش‌های یاد شده توسطBSI مصرف می‌شوند و هر جا که اسامی‌ آنها با WSSA متفاوت باشند در پرانتز آمده اند. کلیه علف‌کش‌ها و توصیه‌های ذکر شده در کشورهای تولید کننده چغندرقند قابل تهیه یا اجزاء نمی‌باشند و اکثر به صورت مخلوط با سایر علف‌کش‌ها فهرست شده به کار می‌روند.
● شیوه مصرف
در اوایل کار، علف‌کش‌ها، بندرت می‌توانستند تمامی‌ علفهای هرز سبز شده را کنترل کنند. به همین جهت استفاده از کارگر و هرس تراکتوری جهت مبارزه کامل ضروری بود. به مرور با ورود علف‌کش‌ها‌ی بیشتر و قیمت بالای آنها، استفاده از کارگر و هرس به عنوان وسایل مکمل معمول شد. در خلاصه دهه ۱۹۶۰، سمپاشی ردیفی با پاشیدن سم روی ردیف‌های چغندرقند، نقش مهمی در کاهش هزینه مصرف مواد شیمیایی بازی نمود، در خالیکه علف‌های هرز بین خطوط بوسیله عملیات زراعی کنترل می‌شدند. نتیجتاً تا اوائل دهه ۱۹۸۰ سمپاشی ردیفی، در بیشتر کشورها بمنظور پائین نگه داشتن علف‌کشی در سطح وسیع مورد استفاده قرار گرفت.
در اواخر دهه ۱۹۷۰ در بعضی کشورهای شمال اروپا، جهت مبارزه با علف‌های هرز پهن برگ استفاده از علف‌کش‌ها با حجم و مقدار پائین در مراحل بعد از رویش رایج گردید. استفاده از این تکنیک موجب کاهش مصرف علف‌کش‌های رایج به میزان ۳/۲ در انگلستان و بعضی کشورهای شمال اروپا گردید (به عنوان مثال ۴/۰ کیلوگرم مادة موثر فن مدیفام در هکتار با مقایسة با ۱۴/۱ کیلوگرم ماده موثر در هکتار). در انگلستان مقدار کمی از علف‌کش‌ها با رعایت زمان مناسب طوری مصرف گردید که نتیجه مطلوب (و نیز زمان مناسب سمپاشی) حاصل درآمد و چنین به نظر می‌رسید که باید مقدار ایزوفون را که در فرآورده‌های فن مدیفام مصرف دارد در حد مطلوبی نگه داشت تا مانع از تبلور ماده موثر (فن مدیفام) شود. در این آزمایش جهت کسب نتیجه مطمئن از نازلهای خوبی استفاده شد.
مقدام سم معمول مورد استفاده از کشوری به کشور دیگر فرق می‌کند (برای مثال ۸۰ و ۱۸۰ لیتر در هکتار به ترتیب در کشورهای انگلستان و دانمارک) یکی از مزایای مهم این روش امکان مبارزه تقریباً کامل و مقرون به صرف علفهای هرز می‌باشد. نکته اساسی در این تکنیک، مصرف علف‌کش در مرحله ای است که علف هرز برگ‌های لپه ای خود را دارا می‌باشد، هر چند که میزان علف‌کش مورد استفاده از کشوری به کشور دیگر متفاوت است لیکن جهت پوشش کامل گیاهچه‌های علف هرز به نازلهای ظریف نیاز می‌باشد. در آغاز از فشار اسپری بالا (پنج اتمسفر) در انگلستان وفرانسه برای تهیه ذرات ریز سم استفاده می‌شد. اما بعداً معلوم گردید در صورت استفاده از نازلهائی با سوراخهای ریز، به فشارهای بالا نیاز نمی‌باشد و فشار معمول مورد استفاده ۲ و ۴ اتمسفر است. امکان پوشش کامل سطح علف هرز در مرحله برگ لپه ای به علف‌کش نکته مهمی است. سمپاشی مجدد مزرعه با هر بار سبز شدن علف هرز از معایب این روش می‌باشد.
با ورود سمپاش‌های نواری خودگردان مقدار علف‌کش مورد نیاز در روش سمپاشی با حجم کم و مقدار پائین کم است. مک کلین و می (۱۹۸۶) عنوان نمودند که استفاده از روش سمپاشی نواری با مقدار پائین هزینه را تا حدود ۴۰ درصد کاهش می‌دهد، هر چند که زمان کار نیروی کارگر نسبت به سمپاشی سراسری سه برابر زیادتر می‌شود. لیکن مقایسه یک سمپاشی با عرض ۱۲ متر (۲۴ ردیف) و یک سمپاش ۶ متری (۱۲ ردیف) و یک هرس تراکتوری نشان داده که سمپاش بزرگتر و هرس تراکتوری مدت زمان کمتری لازم دارند ولی در عوض سرمایه لازم جهت تهیه ماشین آلات آنها بیشتر می‌شود. در دهه ۱۹۸۰ برای بعضی از زراعین کاهش هزینه‌های آینده ضروری بود، در نتیجه تعداد زیادی از کارگران مزارع کم کردند. از آنجائیکه سم پاشی نواری با حجم و غلظت پائین به کارگر اضافی، ادوات مخصوص و همچنین زمان مناسب و به موقع نیازمند بود، لذ این روش در سطح وسیع مورد استفاده قرار نگرفت.
بعضی زارعین استفاده از سیستم نازل دوتایی سمپاشی نواری را ترجیح می‌دهند، در این سیستم یک نازل در در هر طرف از ردیف کاشت به صورت مایل و رو به ردیف چغندر قرار محصول یگیرد. این سیستم خصوصاً هنگام چهار یا پنج برگه شدن چغندرقند مفید است. ولی به مقدار بیشتری علف‌کش نیاز دارد. زراعین معمولاً تمایل با استفاده از روش سمپاشی با حجم بالا دارند (زیرا این کار خطر گرفتگی نازل‌ها را کاهش می‌دهد)، ولی باید اطمینان حاصل نمود که تولیدات فن مدیفام در تانک متبلور نمی‌شوند.
علف هرزهایی که روی چغندرقند سایه می‌اندازند موجب افت شدید عملکرد می‌شوند. سمپاشی انتخابی مختلفی جهت کار در ارتفاع‌های متغیر علفهای هرز، چغندر علفی و بساقه رفته و محصول اصلی در حال رشد ساخته شده اند، علفهای هرز به طور معمول تا ارتفاع یک متری رشد می‌کنند، حال آنکه ارتفاع معمول چغندرقند ۶۰ سانتی متری است. انواع سمپاش‌ها شامل باز چرخشی (مک‌هوتر۱۹۷۰)، متحرک (ویز و هیستریت ۱۹۷۷) و (دیل۱۹۷۹)، در هنگام سمپاشی بالاتر از تاج محصول قرار گرفته و علف‌کش را روی علفهای هرز پخش می‌کننند. هنگام کار با سمپاشهای اختصاصی جهت ممبارزه با انواع علفهای هرز، چغندرعلفی یا چغندر به ساقه رفته از علف‌کش گلایفوسیت استفاده می‌شود. در آمریکا استفاده از این سم برای منظور، به خاطر خسارت شدید به چغندرقند مرسوم نیست. این خطر به جهت ریزش قطرات سم روی بوته اصلی نیست، بلکه احتمالاً مربوط به تبادلات زیرزمینی میان ریشه علف هرز و چغندرقند می‌باشد (ایوانز و دکستر ۱۹۸۱) مشابه این مشکل در انگلستان ثبت نشده است.
اولین سمپاش متحرک نسبتاً گران و شعاع کارش نیز محدود بود به طوریکه خیلی زود جایش را به نوع روب‌ویک داد. این سری ماشین‌ها و به طرز باور نکردنی ساده بودند. اما مهارت و حوصله زیادی جهت سوار کردن صحیح و به جریان انداختن مقدار کافی گلایوفوسیت در لوله دستگاه برای کنترل علفهای هرز لازم بود، با این وجود ریزش قطره قطره در حدی نبود که به چغندرقندهای حساس آسیب برساند و آنها را از بین ببرد. از آنجائیکه جریان مواد شیمیایی تابع دما و رطوبت است، بنابراین دستگاه جهت برقراری فشار مناسب و تغییر شدت جریان مواد شیمیایی، بسته به تغییرات روزانه آب و هوایی، به تنظیم مستمر نیاز داشت. معرفی یک سمپاش از نوع شلنگ متحرک باعث کاهش مکشلات تنظیم دستگاهها شد، اما این ادوات نسبتاً گران بوده و با توجه به میزان استفاده محدود از آنها در مزارع متوسط اروپایی بکار می‌روند.
اکثر علف‌کش‌ها توسط سمپاش‌های هیدرولیک موسوم پاشیده می‌شوند، لیکن مصرف آنها به صورت نواری یا گسترده به هزینه‌های نسبی، دسترسی به مواد شیمیایی، کارگر و نیز وضع هوا بستگی دارد. در فصول مرطوب یا روزهای محدود مناسب برای سمپاشی، ممکن است که زراعین اقدام به سمپاشی گسترده و بموقع نمایند. در ایام خشکی به علت وجود موم بیشتر روی سطح برگ علفهای هرز، از بین بردن آنها مشکل تر است. به همین جهت،‌استفاده از سمپاش نواری و هرس تراکتوری جهت کنترل علفهای هرز بین ردیف‌ها ارجحیت دارد. همچنین استفاده از هرس تراکتوری در شرایط خشکی هوا به خاطر آنکه ریشه دوانی علفهای هرز کمتر صورت می‌گیرند، ترجیح داده می‌شوند.